آیت الله هاشمی رفسنجانی: سیاست دولت موسوی بدترین نوع اداره مردم است
مشکلات را به حساب جنگ نگذاریم
|

|
برای شناخت برخی کاندیداها راهی جز بررسی عملکرد و کارنامه کاری آنها باقی نمی ماند.گزارشی که پیش رو دارید، بخشی از سخنرانیهای حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی در خطبههای نماز جمعه سالهای 68، 69 و 70 است. وی در این سخنرانیها با ارزیابی و نقد عملکرد دولت میرحسین موسوی، به تشریح مشکلات به ارث رسیده از این دولت پرداخته است. مشکلاتی که غالباً مردم کشورمان در آن دوران سخت با صفهای طویل برای گرفتن کالاهای کوپنی، استفاده از گوشتهای یخی، فقدان مواد اولیه برای کارخانهها، کمبود دارو، وجود پزشکان هندی و بنگلادشی، کمبود قطعات یدکی و فرسودگی ماشینآلات کارخانهها، قطع مکرر برق، نبود آب لولهکشی در روستاها، فقدان گاز لولهکشی در بسیاری از مناطق شهری و روستایی، از بین رفتن تولیدات کشاورزی به علت نبود شبکه صحیح حمل و نقل و توزیع، استقراض از بانکهای خارجی، پائین بودن امید به زندگی و بسیاری از طرحهای نیمه تمام و... در خاطر خود ثبت کردهاند. بدون هیچ پیش داوری، توانمندی وضعیت و شرایط دولت موسوی را که 20 سال از کار اجرایی کلان فاصله گرفته اند ، از زبان هاشمی رفسنجانی که اکنون به عنوان حامی جدی وی فعالیت میکند، در دسترس خوانندگان محترم قرار میدهیم.
1- فساد اداری ما چند تا مسئله عمده داریم که من در اینجا به آنها اشاره خواهم کرد: یکی همین مسئله سوء توزیع و گرانی است یکی مسئله سوء اخلاق بخشی از انسانهاست، بد حجابها و آن افرادی که اخلاق اسلامی را مراعات نمیکنند و یکی هم همین مسئله سیاسی است که از بیرون دائماً برای کشور ما مسئله میسازند. مسئله دیگر مسئله فساد اداری است که در بعضی از ادارات بعضی از افراد برای مردم مزاحمتهایی بوجود میآورند و ما اگر در مسیر حرکتمان اگر چرخهای تولید راه افتاد، اگر استفاده از منابع آن طوری که شایسته است انجام شد، اگر همه کارها را درست کردیم چنانچه این مسائلمان را حل نکنیم باز نمیتوانیم به جایی برسیم. اگر این فساد اخلاق موجود باشد جامعه ما آن جامعه ایدهآل اسلامی نمیتواند باشد. 1368.2.2
2- مشکل تعزیرات مشکلاتی که ما در باب مالیات داشتیم و یا در خیلی از ابواب دیگر مانند تعزیرات که یک مشکل جدی در مسیر قانونگذاری و اداره کشور ما شده بود که ایشان (امام) به راحتی حل کردند. شما اجازه بدهید که من دیگر داخل جزئیات نروم چون شما اینطور چیزها را به اندازه کافی میدانید. 1368.3.20
3- بی برنامگی ما قبلاً برنامه نداشتیم الان برنامه پنج ساله ما دارد آماده میشود که داشتن برنامه خودش تکلیف خیلی چیزها را روشن میکند. آینده روشن میشود، خطوط مشخص است معلوم است، ما به کجا میخواهیم برسیم، مسئولان تکلیف خودشان را میدانند دوباره کاریها نمیشود و خیلی از ریخت و پاشها را نخواهیم داشت و چیزهای دیگری را هم که قبلاً داشتیم الان از آن برخورداریم. 1368.5.14
4- مدیریت غلط این شیوهای که الان دولت دارد زندگی مردم را اداره میکند، این بدترین نوع اداره مردم است. 1368.7.8
5- بی عدالتی شیوه توزیع درست نیست همین که هست هم درست توزیع نمیشود یعنی مردم یک عدهای به هر دلیلی به آسانی به اینها میرسند و یک عدهای هم نمیرسند. یعنی آن چیزهایی که دولت کوپنی کرده خوب به هر حال دیر یا زود به دست مردم میرسد اما اینکه کوپن نیست، عادلانه بدست مردم نمیرسد. این هم اشکالاتی در سیستم توزیع است برای اینکه خوب بنا نبود اینجوری شود این یک چیز موقتی بوده که تنظیم شده که باید بعداً برگردد به عرضه و تقاضا و از شبکههای توزیع معمولی به بازار برود و مردم بتوانند به طور عادی بروند و بخرند و این فسادها نباشد. اما این واقعیت وجود دارد که این شکل توزیع الان هست و یک نوع بی عدالتی از این طریق به مردم تحمیل میشود. 1368.7.8
6- خطر نقدینگی نقدینگی بسیار زیادی الان در دست مردم است این مقدار پولی که ما در دست مردم داریم این خودش یک خطر جدی است برای اقتصاد کشور، علتش هم این است که این پولها در دوران جنگ خرج تولید نمیشد یا در جنگ مصرف میشد که برمی گشته دوباره در بازار و در دست مردم یا میرفتیم کالای خارجی میخریدیم. 1368.7.8
7- تعطیلی طرحها الان همه طرحهای مهم شما مانده است بدلیل اینکه اجباری ندارند چرا که پولهایشان را گرفته و رفتهاند این شیوه یک شیوه جاهلانه ای برای اداره یک کشور است. 1368.9.18
8- تاراج اموال کشور الان ما در دریا هر مقدار که نفت استخراج میکنیم، گازهای آن را داریم میسوزانیم و مخازن مشترکی که با آن طرفیها داریم آنها دارند، میبرند و از ما هرز میرود این ثمره این فکر انقلابی است که بعضی از آقایان دارند خیال میکنند که انقلابی است و واقعاً این انقلابی است که ما اموال کشور را اینجوری به تاراج بدهیم؟ 1368.9.18
9- تورم من یک بار در جلسهای گفتم ما الان پانصد میلیارد تومان طرح نیمه کاره داریم میدانید پانصد میلیارد تومان تقریباً 8 برابر بودجه امسال ماست که اینها همه در این برنامه باید تکمیل شود. ماندن اینها خیانت است همانطور که ماندن آنها باعث خسارت شده است. سال به سال گرانتر میشوند تورم مال اینهاست اصل تورم را شما اینجا ببینید که ما اینقدر سرمایهگذاری بدون نتیجه کردیم. 1368.9.18
10- وضعیت بغرنج از عقلای قوم هم آنهایی که فکر اقتصادی داشتند به من میگفتند تو اصلا وارد این ماجرا نشو چرا که اینکار به این زودی درست شدنی نیست اصلاً مأیوس بودند حالا رفقای داخل همین مجلس هستند. مثلاً میگفتند تو برای انقلاب چهره فرهنگی و چنین و چنان هستی، آنجا میروی امید مردم نقش بر آب شده و خراب میشود این کار را نکن یک کس دیگری این کار را انجام بدهد. یعنی واقعاً کسانی که محاسبه میکردند حضور مرا در این مقطع برای این جامعه عاقلانه نمیدانستند. 1368.9.18
11- بی عدالتی با این قوانینی که ما گذراندیم ما مردم را اینجوری میخواهیم اداره کنیم؟ آنوقت نتیجه اش هم این میشود که دلالها و آن بحث دیگری که یکی از برادران میکردند ایشان صحبتهای ظاهر الصلاحی نمیکردند عدالت اجتماعی میخواهند، مشکلات مردم را هم میخواهند حل شود. چنین قوانینی همین وضع را بوجود میآورد یعنی نه عدالت اجتماعی را برقرار میسازد و نه مشکلات مردم را حل میکند. اگر بنا بود عدالت اجتماعی را اینجور درست بکنیم در این 10 سال درست کرده بودیم شما همه قبول دارید. 1368.9.18
12- نابودی استعدادها این که در کشور ما کارهای تجاری، دلالی، واسطهگری بخش عظیمی از استعدادهای خود را میبلعد و کارهای اجرایی مؤثر، مفید و تولیدی و پر افتخار متولی ندارد و کسی دنبال آن نمیرود، بدترین مرضی است که ما دچار آن هستیم. 1368.8.27
13- ترویج تنبلی در حال حاضر دو میلیون افغانی در ایران هستند و کار نیز میکنند و بعضی از کارفرماها از بین یک کارگر ایرانی و یک کارگر افغانی، کارگر افغانی را انتخاب میکنند زیرا او اینگونه کارها را بهتر انجام میدهد اما کارگر ما اینگونه فکر و عمل نمیکند این طرز تفکر غلط و کشنده است و بنیه اقتصادی کشور را به هم میزند البته شاید دلایل دیگر از قبیل مزد و شرایط مناسب داشته باشد ما باید شرایط کار را به گونه ای درست کنیم که از لحاظ فرهنگی شرایط زیستی و همه اینها مناسب باشد. البته همه تقصیرها را نمیخواهم به گردن آنها بیندازد میخواهم بگویم، فرهنگ کار و تلاش در کشور ما نیست دین ما اینگونه به ما نمیگوید. 1368.8.27
14- اقتصاد مریض بحث این است که شرافت و کرامت کار باید در جامعه ما جا بیفتد اگر اینطور شد کارهای انگلی و خیالی و کاذب در کشور ما از بین میرود. اقتصاد در کشور ما مریض است. همه مشکلات در نرفتن به دنبال کار تولیدی پیچ و خم در کارهای اجرایی نیست ولی آن فرهنگ غلط آنها را میکشاند به انجام این قبیل کارها. 1368.8.27
15- کارمندان کج فکر من بهعنوان مسئول اجرایی کشور و رئیس جمهور منتخب شما میگویم سیاست دولت شما بر این است که امکانات کشور، زمین، آب، معدن، صنعت و هرچه امکانی در این کشور هست را در اختیار مردم بگذارد. برای اینکه مردم موجودی و امکانات و سرمایه شان را صرف آبادی کشور کنند. البته ممکن است در جریان کار هنوز ما با مأموران کج فکر و منحرف و تنگ نظر و نادان مواجه باشیم که در راه کار مزاحمت ایجاد کنند. 1368.10.23
16ـ رقم زشت کاری که تا به حال شد، نتیجه این شده که ما الآن نسبت باسواد و بیسوادمان اینطوری است که 7/67 درصد مردم باسوادند و 3/23 درصد مردم بیسوادند که این خیلی رقم زشتی است. برای دین و جامعهای که موظف شده که از گهواره تا گور به دنبال دانش باشد. و اگر در چین هم علم را پیدا میکند باید برود و بگیرد و بیاورد واقعاً اصلاً چهره اسلامی ما را این زشت میکند که ما هنوز هم البته کار بزرگی است که ما رقم را از 47 درصد رسانده باشیم به 67 درصد و مخصوصاً در مورد خانمها که اول انقلاب 40 درصدشان فقط باسواد بودند و 60 درصد بیسواد بودند آن نسبت هم اصلاح شده و هنوز هم نسبت نامعقول است. 1369.1.18
17ـ جامعه فقیرتر مشکل عمده اقتصاد ما در پایین بودن تولید ناخالص ملی بود تولید در کشور، عدم سرمایهگذاری و به کار گرفته نشدن نیروها در شرایط بسیار نامطلوبی بود و روند نزولی هم داشت و اصولاً تعریف فقر و غنای یک جامعه همین جا است. اگر تولید ناخالص بیشتر باشد و سرانه به اندازه مصرفشان تولید کنند و یا بیشتر، جامعه سالم است اگر تولید کمتر از مصرف باشد جامعه فقیر است و هر مقدار کمتر، جامعه فقیرتر. حالا اگر توزیع هم ناسالم شد، یعنی همین تولید کم عادلانه پخش نشده این فقر در آن بخش که کمتر میبرند بسیار شدیدتر خواهد شد. ماچگونه شرایطی را داریم، تولید که کم میشود در نتیجه تحمیل میشود بر بودجه دولت یعنی دولت پولی پخش میکند برای مخارج مردم، وقتی که خرجهای دیگر هم تحمیل شده باشد در مقابل چیزی ندارد که پول را از مردم پس بگیرد. پول میدهد اما این پول برنمیگردد. اگر ما تولید داشته باشیم و تولیدات را به فروش برسانیم برای مردم هر چه پول مصرف میکنیم با تولیدات خود پول را از مردم برمیگردانیم این یک جریان سالم اقتصادی میشود. ولی اگر تولید نباشد پول میریزیم برنمیگردد پول زیاد که در دست مردم میماند یک بلای بدتری است. این پولها مدام برای خرید به بازار میآید و چون جنس نیست فروشندهها هم مدام قیمت را بالا میبرند برای چیزی که باید ده تومان بگیرند سی تومان میگیرند آنها که نمیتوانند درآمد داشته باشند مجبورند فقیر باشند و کم بخورند آنها که فقیر نیستند خودشان را منطبق میکنند پس در اثر نبودن تولید، بودجه دولت کم میشود که کسر بودجه از بدبختیهای هر دولت و ملت است کسر بودجه دولت مستلزم تورم و گرانی میشود، گرانی نتیجه کسر بودجه است کسر بودجه نتیجه کمی تولید است و فقر عمومی محصول همه اینها است. دولت در گذشته برای اینکه جلوی فقر عمومی را بگیرد یک مسکن را اجباراً به کار برده که ما هم هنوز به کار میبریم و آن سوبسید است. یعنی آن موجودیهای دولت را که از منابع طبیعی مردم برمیداریم مانند نفت آن را به صورت ارزان یا مفت در اختیار مردم فقیر قرار میدهند به خاطر اینکه مقداری از مشکلات را بپوشاند. مردم نمیتوانند نان به قیمت عرضه و تقاضا بخرند. مردم نمیتوانند آب، برق، گاز و نفت، حمل و نقل، دارو، بیمارستان و شیر و این قبیل کالاهای اساسی را به دلیل فقیر بودن عموم به قیمت عرضه و تقاضا خریداری نمایند و پولی که در اختیار دولت قرار دارد در واقع همان پول مردم میباشد، از همان پول اقدام به تهیه وسایل و ضروریات زندگی مردم به طور مجانی مینماید. البته خود این مسئله به دلیل اینکه به جای سرمایهگذاری در جهت افزایش توان اقتصادی، اقدام به مصرف از سرمایه مینمود نیز عوارض ناگواری را در پی دارد. از همین رو کشور با یک شرایط نامطلوب و غیرمفیدی مواجه شده بود. 1369.6.3
18ـ بلای نقدینگی ما برای اینکه این بلای نقدینگی را از دست مردم خارج کنیم که به عنوان یک اهرم بسیار خطرناک و شیطانی محسوب میشود و هم میتواند خطر مهلکی برای نظام به شمار آید با امکانات خودمان به دنبال راهحل گشتیم. یعنی در جامعه ما نرخ تورم به طور نامعلومی رو به افزایش بود که سعی نمودیم این رشد سرسام آور را به نصف کاهش دهیم البته هنوز روند آن رو به رشد است. 1369.6.3
19ـ کسر بودجه ما در سال 65 ، 5/1449 میلیارد ریال کسر بودجه داشتهایم. یعنی رقمی حدود 150 میلیارد تومان از زمانی که لایحه بودجه را از مجلس گذراندهایم با این میزان کسر بودجه مواجه بودهایم. سال 1366 از 1375 میلیارد ریال کسر بودجه و در سال 67 از 4021 میلیارد ریال یعنی چیزی حدود 200 میلیارد تومان کسر بودجه برخوردار بوده است. در سال 68 تا نیمه همان سال که ما قبول مسئولیت کردیم همین روند تداوم داشت. 1369.6.3
| |
منبع ما : http://www.bangdad.com/bangdad/pages/details.asp?id=484

نوشته شده توسط گروه خبری روز در سه شنبه 89/1/17 و ساعت 11:8 عصر |
نظرات دیگران()